طی یادداشتی مطرح شد؛
باحجابی یک عنصر اصلی از سنت زندگی ایرانی بوده است
به گزارش بلاگ سان، یک پژوهشگر حوزه زنان و خانواده طی یادداشتی اظهار داشت: باحجابی یک عنصر اصلی از سنت زندگی ایرانی بوده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، وحیده علی میرزایی پژوهشگر حوزه زنان و خانواده طی یادداشتی به مبحث حجاب پرداخت که جزئیات آن به شرح ذیل است: مبحث حجاب ریشه تاریخی دارد. قانون حجاب در ایران ذیل تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی قرار دارد و به صورت عمده ناظر به فرمان امام خمینی (ره) در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷ است. در سالهای اخیر موجی از فعالیت ها برای تغییرات «قانونی» و «حقوقی» و احتمالا با هدف تحریک افکار عمومی، جهت تغییر وضعیت قانون حجاب با تعبیرهایی نظیر «حجاب اجباری» و «حجاب تحمیلی» و نظایر آنها به راه افتاده است. در رابطه با اینکه در بین فرهنگ ها و سنت های دینی، مانند مسیحیت، یهودیت یا حتی زرتشت، پدیده بی حجابی زنان نه تنها پدیده ای ممدوح نبوده، بلکه مذموم هم تلقی می شده است، تقریبا اجماعی عمومی وجود دارد. در آئین زرتشت، علاوه بر ذم اختلاط و حتی گفت و گو میان مردان و زنان نامحرم، پوشاندن بدن با لباس های بلند و چادر امری رایج بوده است. در تعالیم تلمود (یکی از کتاب های اصلی یهودیت ربانی) هم آمده است: خانمهایی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنان اشاره می شود، ازدواج شان باطل است و مبلغ کتوبا (مهریه) به ایشان تعلق نمی گیرد: زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می کند و فی المثل بدون پوشاندن سر خود به میان مردان می رود، در کوچه و بازار پشم می ریسد و با هر مردی از روی سبک سری به گفت وگو می پردازد؛ زنی که در حضور شوهر خود به والدین او دشنام می دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند در رابطه با امور زناشویی صحبت می کند و همسایگان او می شنوند که چه می گوید (تلمود، میشناکتوبوت: ۶/۷). از قوانینی که در مسیحیت نسبت به یهودیت تغییر پیدا نکرد مساله حجاب بود. در انجیل از بیان حضرت عیسی (ع) چنین آمده است: و همچنین، زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها؛ بلکه شایسته است خانمهایی که دعوی دینداری دارند، به اعمال صالحه بپردازند» (انجیل، رساله پولس به تیموناؤس، باب دوم، فقره ۹ ۱۵). با عنایت به غلبه فرهنگ یهودی و مسیحی در قرون وسطی، تا قبل از آغاز عصر رنسانس، کم تر موردی را در خصوص مشروعیت بی حجابی زنان در غرب شاهد بوده ایم. به گزارش ویل دورانت (نویسنده و مورخ آمریکایی)، در طول قرون وسطی، یهودیان «هرچند زنان خود را با لباس های فاخر می آراستند، اما به آنان اجازه نمی دادند با سر عریان به میان مردم بروند». هرچند با آغاز رنسانس عرضه تصویر بی حجابی، بخصوص در حوزه هنرهای تجسمی در اواخر سده پانزدهم آغاز شد، حداقل تا زمان شکسپیر (شاعر و نمایشنامه نویس و بازیگر تئاتر انگلیسی)، در فرهنگ عمومی کشورهای غربی، زنان حق نداشتند روی صحنه بروند و نقش زنان را پسران بازی می کردند. در بین پژوهش های در ارتباط با تاریخ حجاب در ایران، دست کم دو دسته از شواهد تاریخی نشان داده است که ما ایرانی ها در مقابل مقوله «حجاب اجباری» با مقوله «بی حجابی اجباری» مواجه بوده ایم. دسته اول از شواهد تاریخی در ارتباط با نخستین مواجهه ایرانی ها و مسلمانان با سیاست های یا «تجدد آمرانه» رضاخان پهلوی است. این سیاست ها به موازات اقدامات تجدد مابانه آتاتورک در ترکیه و امان الله خان در افغانستان صورت گرفت. بر مبنای شواهد تاریخی فراوان، اغلب اقشار جامعه مسلمان ایرانی نسبت به سیاست های مدرنیزاسیون رضاخان پهلوی در خصوص بی حجابی اجباری، که همراه با زور و فشار نظامی بود، تا سر حد مبارزات خونین مقاومت کردند. دسته دوم از شواهد به تاریخ حجاب و بی حجابی در کشورهای غربی و ورود بی حجابی به ایران، بخصوص از آغاز دوره پهلوی دوم، مربوط است. وقوع فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ و حوادث مشابه نشان می دهد: باید مسئله حجاب و بی حجابی زنان را در قالب کلی تر مواجهه ایرانی ها با تمدن مدرن غربی دانست. باحجابی یک عنصر اصلی از سنت زندگی ایرانی بوده است. بعلاوه، آن چه در بدو امر به منزله امری الزامی تلقی می شده، نه حجاب و پوشش زنان در زمینه عمومی، بلکه بی حجابی آنها بوده است.
منبع: بلاگ سان
این پست بلاگ سان را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین پستهای مرتبط
نظرات کاربران بلاگ سان در مورد این مطلب