طی یادداشتی مطرح شد؛
سکولاریسم و عرفی گرایی
به گزارش بلاگ سان، پژوهشگر حوزه زن و خانواده با اشاره به موضوع سکولاریسم و عرفی گرایی اظهار داشت: دین به عنوان ریسمان الهی یکی از محورهای وفاق و اتحاد آحاد مردم است.
به گزارش بلاگ سان به نقل از مهر، فریبا پروینیان، پژوهشگر حوزه زن و خانواده طی یادداشتی با عنوان سکولاریسم و عرفی گرایی اظهارداشت: سکولاریسم؛ نسخه تحمیلی غرب برای ورود به جوامع اسلامی است. سکولاریسم پدیده و جریانی است که خاستگاه غربی دارد، ولی میتوان امروزه از آن بعنوان یک پدیده جهان شمول نام برد که غرب به جوامع دیگر هم سرایت کرده است. سکولاریسم خویش را منعطف نشان داده و در هر جامعه ای، بومی شده و رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است. جامعه دینی ایران در برخورد با سکولاریسم، معنای جدیدی به آن بخشیده و از طرفی، خود هم تحت تاثیر قرار گرفته است. هرچند که انقلاب اسلامی مانعی جدّی برای این صدمه دینی بوده است؛ ولی جریان سکولاریسم در رویارویی با انقلاب اسلامی ایران و نگاههای دینی جامعه ی ایرانی، تغییر ماهیت داده، شاهد بروز شکل جدیدی از سکولار شدن در کشورمان هستیم. مقام معظم رهبری برای مواجهه با آن فرمودند؛ سکولاریسم را در ایران میتوان به معنای «عرفی شدن» و «دنیوی شدن» دین دانست. در این معنا، دین با سنت و عرف جامعه تطبیق داده می شود و نه عرف با دین. جایگاه دین در نزد افراد تنزل پیدا کرده، معانی و مفاهیم موجود در دین باز تعریف می شوند. امروزه لذت طلبی و بهره برداری هر چه بیشتر از طبیعت و مواهب دنیوی، به یک ارزش برای انسان ها تبدیل گشته و جوامع کوشش می کنند تا این لذت طلبی را در ساختارهای خود وارد کنند. «عرفی شدن و دنیوی شدن»، همان مفهومی است که به دنبال مظاهر و مصادیق آن در جامعه دینی ایران هستیم. بازتعریف مفاهیم بر مبنای برداشت های شخصی و نیازهای خود؛ در امر دینی اتفاق می افتد و باعث دگرگونی مفاهیم می شود. این مفاهیم جدید زندگی افراد را شکل می دهند. مفاهیمی که به علت سادگی و وجه لذت طلبی شان خیلی زود خویش را ترویج می دهند. وقتی سبک زندگی ما به سمت عرفی شدن پیش می رود در واقع به سمت سکولار شدن پیش می رود. عرفی شدن دین، خویش را در انتخابی شدن دین نشان داده است. دین بعنوان یک بسته در نظر گرفته نمی گردد، بلکه افراد بر مبنای منافع و حتی صلاحدید خود، دین را انتخاب می کنند. وقتی دین انتخابی شود، حوزه استفاده از آن محدود شده و وجه شخصی به خود می گیرد. در این زمان است که سکولاریسم خویش را به صورت خاص نشان داده است. بی حجاب و بدپوششی زن مسلمان نمود کامل سکولار شدن دینی است. متأسفانه برخی نخبگان و تحصیل کردگان و افرادی که خویش را صاحب اندیشه دینی می دانند مسأله عرفی شدن بی حجابی در جامعه اسلامی را مطرح می کنند و یا خویش را مدافع «بی حجابی» بعنوان یک خواسته متعارف می دانند. و معتقدند «مرزها و خطوط قرمز عرفی و اجتماعی را باید به تعاملات اجتماعی مردم سپرد!.» و در این رابطه به «وفاق اجتماعی» تمسک می جویند. این در حالیست که دین بعنوان «ریسمان الهی» یکی از محورهای وفاق و اتحاد آحاد مردم است. حضرت علی ضد السلام زمان بعث پیامبر ص را شرایطی معرفی می کند که مردم گرفتار فتنه بودند، رشته دین در فتنه ها گسسته بود، خاموشی و کوری همه ی آنان را فرا گرفته بود و خداوند آن حضرت را با دینی روشن و نشانه ای آشکار فرستاد. این یک حقیقت است که همه ی مورخان و تحلیل گران و جامعه شناسان هم بر آن تاکید دارند که عنصر «دین» مهم ترین و قوی ترین و فراگیرترین عاملی است که در بین مردم وفاق و انسجام پدید می آورد واین همدلی، همان باورهای درونی و عقاید قلبی می باشد که بهتر از عنصر زبان، نژاد منطقه و سرزمین، افراد را به وفاق فرا می خواند. در این خصوص قرآن بعنوان یک اساس نامه، کتاب خداست و مقبول همه ی مسلمانان است و در عقیده ی به این که دارای قداست و بعنوان حجت و معیار می باشد؛ همه مشترک اند و اگر همگان به حکم این کتاب مشترک و داوری آن گردن نهند، اختلافات برچیده می شود و وفاق اجتماعی سایه گستر می شود. حجاب در قرآن حکم الهی است؛ از دیدگاه قرآن کریم، فطرت انسان از عریانی گریزان است. این نکته را نباید فراموش کرد هماهنگی احکام خدا با نیازهای فطری انسان یکی از مهم ترین اصول در عمل به احکام الهی است. حضرت علی ضد السلام قرآن را مبنا و معیار به هم پیوستن امت اسلامی دانسته و برای کسانی که می خواهند هدایت بیابند و از جامعه اسلامی فاصله نگیرند؛ پیشوا و رهبر معرفی کرده است. «مردم بر جدایی هم داستان شدند و از جماعت گسستند، گویی آنان پیشوای قرآن اند نه قرآن پیشوای آنان…» (خطبه ۱۴۷). این سخن حضرت علی ضد السلام امروز در رویارویی با مسأله حجاب کاملا مشهود است افرادی که «بی حجابی» را در جامعه دینی و اسلامی خواسته ای متعارف قلمداد می کنند و گردن نهادن به آنرا در جامعه الهی عامل «وفاق اجتماعی» می دانند. این در شرایطی است که دین تنها توافق اجتماعی ماندگار است. مذهب اندیشه ای است که قادر به جلب تعهد افراد و در عین حال محور نظام فرهنگی است. تحقیقات ماکس وبر در جامعه شناسی ادیان هم نشان داده است که حتی تمدن امروز که با انقلاب تکنولوژی تحقق یافته، عرصه تعیین خود را در یک «وفاق جمعی دینی» یافته است. آگوست کنت که او را بنیان گذار جامعه شناسی امروزی می دانند، پی برد که دین، وحدت بخش و قوام بخش ارزش ها و هنجارهای مشترک است؛ چونکه در غیر این صورت، خواسته های فردی سبب از هم گسیختگی خواهد شد. وی می گوید: «دین به انسان ها اجازه می دهد تا بر امیال خودخواهانه فایق آیند و به خاطر عشق به هم نوعان خود، فراتر از خودپرستی ها عمل کنند. دین همان شیرازه نیرومندی است که افراد جامعه را با یک کیش و نظام عقیدتی مشترک به همدیگر پیوند می دهد. دین، سنگ بنای سامان اجتماعی است و برای مشروع ساختن فرمان های حکومت، اجتناب ناپذیراست. هیچ قدرت دنیوی نیست که بدون پشتیبانی یک قدرت معنوی دوام آورد.
منبع: blogsun.ir
این پست بلاگ سان را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین پستهای مرتبط
نظرات کاربران بلاگ سان در مورد این مطلب